من نیاز دارم استراحت کنم و نرم سر کار
ولی با وجود این آدمی که ازش بدم میاد، چطور توی خونه بمونم؟ چرا برگشت خونه آخه؟
من نیاز دارم استراحت کنم و نرم سر کار
ولی با وجود این آدمی که ازش بدم میاد، چطور توی خونه بمونم؟ چرا برگشت خونه آخه؟
واقعاً بدنم خالی کرده. بازم نیاز دارم بخوابم و فقط استراحت کنم.
و نیاز دارم ریخت این آدم رو نبینم و امشبم برگرده بره.
بازم الهی شکر لباسا رو جمع کردم و آشغالا رو بردم.
حالم ازش به هم میخوره.
کرونا هم با اینکه خفیفه ولی داره اذیتم میکنه
ده نفر دیگه مونده تا نوبت من بشه
از منتظر موندن متنفرم.
چه کنم اینهمه ساعت رو؟
داشتم فکر میکردم دیگه درد ندارم و امروز که میرم دکتر چی بگم که درد اومد.
آدم چطور باید به خودش حالی کنه که باید برگرده به گذشتهای که ازش فرار کرده؟ که وقتی تازه حس میکنی داری یه قدم بهتر میشی و بالاتر میری، باید دوباره سقوط کنی همونجایی که بودی.. چطور باید قبول کنم؟
من نمیتونم..
قطعاً خودمو از بین میبرم...