فاقد عنوان

45

يكشنبه, ۹ آبان ۱۴۰۰، ۰۹:۱۸ ب.ظ | [جیم،کاف] *° | ۰ نظر

چند ساله که هر وقت لازم باشه با لپ‌تاپ یه کاری انجام بدم، قطعاً اعصابم خرد میشه. قطعاً. 

این دوتا برنامه کوفتی نصب نمیشه و نه میدونم دردش چیه نه حال دارم بیشتر از این بگردم دنبال دردش. 

فتوشاپم که سه چار ساعت دیگه دانلود میشه فایلش تا ببینم اصلاً نصب میشه یا اینم قراره بره تو مخم. 

و هنگ کردنای لپ‌تاپی که هیچی هم توش نیس رو نمیدونم چطور باید توضیح بدم... 

44

سه شنبه, ۴ آبان ۱۴۰۰، ۱۰:۱۵ ق.ظ | [جیم،کاف] *° | ۰ نظر

اینو می‌نویسم چون نوتیف پیامش اون بالا مونده. 

اینکه آدم کسی رو به هر دلیلی حتی وقتی بدی‌ای بهت نکرده بخوای از زندگیت حذف کنی، اصلاً کار بدی نیست. این آخرین درسی بود که چند سال پیش از ا.ح یاد گرفتم. 

43

پنجشنبه, ۸ مهر ۱۴۰۰، ۰۴:۳۳ ب.ظ | [جیم،کاف] *° | ۰ نظر

یکی دو روزه رو مود بی‌حوصلگی‌ام و حوصله‌ی پیام جواب دادن ندارم. و حالا هم از چند نفر مختلف چندتا پیام دارم که حوصله جواب دادنشون رو ندارم. 

42

چهارشنبه, ۷ مهر ۱۴۰۰، ۰۲:۳۳ ق.ظ | [جیم،کاف] *° | ۰ نظر

دلم میخواد الآن بردارم و براش بنویسم که هی.. نرو! من تمام حس‌های تو رو دارم و تک تکشون رو درک می‌کنم. خیلی خیلی خیلی زیاد میفهمم. خیلی بیشتر از چیزی که فکرشو میکنی این حس‌ها، ترس‌ها، و غم‌ها رو حس میکنم. حتی امشب میخواستم اینجا بنویسم که بعضی وقتا تمام چیزی که میخوام، یکم مردنه. ‌اما تو نرو. میدونم اینکه دلت بخواد به کل نباشی، چه حسی داره. منم داشتم. هنوزم دارم. ولی حداقل میخوام بهت بگم که تنها نیستی. و یکی اینجا میفهمتت. و خیلی هم براش عزیزی. خیلی هم دلش برات تنگ شده تازه... 

+ اما پیام اخلاقی : جوگیر و احساساتی نشید. اینو براش فرستادم و بهش گفتمشون. ولی فقط یه تشکر کرد چون چیز دیگه‌ای هم برنمیومد ازش. اما مهم نیس. اگه یکمم حس بهتری پیدا کرده باشه‌. هدفم همین بود و کافیه. تازه، غرور کجا بود؟ چندین سال پیش که رو در رو بهش گفتم ازش خوشم میومده، دیگه غرور معناشو از دست داد. مهمم نیست البته‌. اون واقعاً آدم بدی نیست. 

41

دوشنبه, ۵ مهر ۱۴۰۰، ۰۹:۴۹ ب.ظ | [جیم،کاف] *° | ۰ نظر

حال و حوصله ندارم. انرژیمم خیلی کمه. بداخلاقم کلاً. 

40

جمعه, ۲ مهر ۱۴۰۰، ۰۲:۳۲ ق.ظ | [جیم،کاف] *° | ۰ نظر

خداروشکر دلم برای هررر آدمی هم تنگ بشه، فقط کافیه چند دیقه مقاومت کنم و بهش پیام ندم تا از سرم بیفته. حتی اگه اون آدم، آدم مورد علاقه‌م باشه :)

39

جمعه, ۲ مهر ۱۴۰۰، ۰۲:۰۲ ق.ظ | [جیم،کاف] *° | ۰ نظر

یکی بیاد باهام خوشحالی کنه از بابت شروع شدن پاییز :( 

38

جمعه, ۲ مهر ۱۴۰۰، ۰۲:۰۱ ق.ظ | [جیم،کاف] *° | ۰ نظر

امروز که تموم شد نه‌، دیروز خیلی خوش بودم. اتاقم رو به توفیق اجباری و البته با کمک، حسابی تمیز کردم. غذاهای جذاب خوردیم و کلاً خوش بودیم هممون. 

37

جمعه, ۲ مهر ۱۴۰۰، ۰۱:۵۹ ق.ظ | [جیم،کاف] *° | ۰ نظر

دلم برای بعضی آدما تنگ میشه. ولی برای خودم نگه میدارم و بهشون نمیگم. 

مثلاً دلتنگ دوتا دیلن‌ها - کسی که منو لوسی سیو کرده - کسی که بهم میگه کید - و برای خیلی آدمای خوب یا بد دیگه‌. 

36

پنجشنبه, ۱ مهر ۱۴۰۰، ۰۷:۱۱ ب.ظ | [جیم،کاف] *° | ۰ نظر

واکسن زدم.