فاقد عنوان

54

پنجشنبه, ۴ آذر ۱۴۰۰، ۱۲:۱۶ ق.ظ

دلم میخواد تو همین تختم خواب به خواب برم. یه خواب ابدی. حل شدن در تخت. یه جوری که به هیچ تبدبل بشم. به نیستی. حتی نمیخوام دوباره از اول یه زندگی جدید شروع کنم. نمیخوام چیزی رو حس کنم. فقط میخوام تموم بشه. تمومِ تموم. نه پشیمونی‌ای نه دردی نه هیچ حسی. تهی و The End.

  • [جیم،کاف] *°

53

چهارشنبه, ۳ آذر ۱۴۰۰، ۱۰:۵۷ ب.ظ

عای هِیت مای سلف ولی واقعاً جز اون کسی رو نداشتم که کمکم کنه... 

  • [جیم،کاف] *°

52

چهارشنبه, ۳ آذر ۱۴۰۰، ۱۰:۲۳ ب.ظ

دارم خل میشم. میگه بستگی به اراده و اشتیاق خودت داره! بخدا من از خدامه بگن فردا برو. میگم باشه. ولی بگننننن. نمیگن. و واقعاً حتی حال ندارم اینجا توضیح بدم که چقد گهه اوضاع. عذابه که هر بار حرف میزنم و نه میشنوم. اه. 

  • [جیم،کاف] *°

51

چهارشنبه, ۳ آذر ۱۴۰۰، ۰۸:۲۹ ق.ظ

این‌طوری نیست که الآن حس خوبی نداشته باشم؛ نه؛ این حس اکثر اوقات و عادی منه. فقط وقتایی که تک و توک آدما بهم یه حس خوب بدن، همچین حسی ندارم. وگرنه نرماله. آره. 

  • [جیم،کاف] *°

50

شنبه, ۲۹ آبان ۱۴۰۰، ۱۰:۲۴ ب.ظ

رسماً دارم می‌میرم دیگه از هیچی نخوردن. کاش الآن از آسمون بهم غذا می‌رسید. ‌کاش میشد پول بدم و یکی بره برام یه چیزی بخره. داره حالم بد میشه خیلی جدی.

  • [جیم،کاف] *°

49

پنجشنبه, ۲۷ آبان ۱۴۰۰، ۰۹:۲۸ ب.ظ

چشمم درد میکنه و اشتها ندارم. ولی باید یه چیزی بخورم چون از دیشب چیزی نخوردم. هیچی. 

  • [جیم،کاف] *°

48

جمعه, ۲۱ آبان ۱۴۰۰، ۰۶:۱۱ ق.ظ

یکی از بدترین چیزایی که فهمیدم اینه که واقعاً نباید با کسی فقط واسه تفریح، لاس زد. چه وقتی خودم اونور قضیه بودم و باهام لاس زدن ولی وقتی من قدم برداشتم گفتن نه؛ و چه وقتی لاس زدم و دیدم فاک طرف همش یه بهانه پیدا میکنه تا باهم حرف بزنیم در حالیکه من حوصله‌شو ندارم. 

کلاً حرفای احساسی رو حتی به دوستت هم نباید بزنی. این تجربه‌ی منه. چون بعدش توقع ایجاد میشه و دیگه نمیشه همچین گهی رو جمعش کرد. 

  • [جیم،کاف] *°

47

يكشنبه, ۱۶ آبان ۱۴۰۰، ۰۳:۵۹ ب.ظ

غذا خوردم‌ ولی به جاش دارم تو حس بد شنا میکنم..

  • [جیم،کاف] *°

46

يكشنبه, ۱۶ آبان ۱۴۰۰، ۰۲:۳۹ ب.ظ

چشام سیاهی میره.

آخرین وعده غذایی که خوردم دو روز پیش بوده... 

  • [جیم،کاف] *°

45

يكشنبه, ۹ آبان ۱۴۰۰، ۰۹:۱۸ ب.ظ

چند ساله که هر وقت لازم باشه با لپ‌تاپ یه کاری انجام بدم، قطعاً اعصابم خرد میشه. قطعاً. 

این دوتا برنامه کوفتی نصب نمیشه و نه میدونم دردش چیه نه حال دارم بیشتر از این بگردم دنبال دردش. 

فتوشاپم که سه چار ساعت دیگه دانلود میشه فایلش تا ببینم اصلاً نصب میشه یا اینم قراره بره تو مخم. 

و هنگ کردنای لپ‌تاپی که هیچی هم توش نیس رو نمیدونم چطور باید توضیح بدم... 

  • [جیم،کاف] *°