74
از صبح کار کردم.
خیلی کم خوابیدم و از صبح کار کردم.
ولی با این حال حالا که یه ذره بیکار شدم و به کار اون کمک نمیکنم حس میکنم بیمصرفم و داره فکر میکنه اینو واسه چی آوردم با خودم؟
- ۰ نظر
- ۰۳ فروردين ۰۱ ، ۲۳:۵۶
از صبح کار کردم.
خیلی کم خوابیدم و از صبح کار کردم.
ولی با این حال حالا که یه ذره بیکار شدم و به کار اون کمک نمیکنم حس میکنم بیمصرفم و داره فکر میکنه اینو واسه چی آوردم با خودم؟
رسماً با کار زیاد دارم سرویس میشم. سرم خیلی شلوغه. و فردا هم خیلی روز پر کاریه. کاش فردا همه چی خوب پیش بره و هممون خوشاخلاق باشیم. خوشحالم که فردا خونه نخواهم بود. هرچی کمتر همو ببینیم من بهترم.. متاسفانه...
عیب نداره، تو جای من زندگی نمیکنی و نمیفهمی من چه شرایطی رو تحمل میکنم. حتی نمیدونی چی تو زندگی من بوده و چیا به من گذشته. البته میدونیا، ولی فقط یه چیزایی شنیدی و ذرهای درک نکردی. برای همین میتونی دهنت رو باز کنی و همچین حرفی بزنی دربارهی من. در حالیکه من اگه خودم رو از بیرون میدیدم بهش افتخار میکردم و میگفتم تو یکی از قویترین دخترایی هستی که تا حالا دیدم و شناختم. دمت گرم دختر که غرورت رو حفظ میکنی و تنهایی میگذرونی همه چی رو ولی منت چنین آدمایی رو نمیخری.
کاش یهو تصمیم میگرفتی که شب بری.
اگه تو میرفتی من میتونستم با دل راحت غذا درست کنم و حموم برم و کار کنم و بعدم فیلم ببینم و لش کنم و لذت ببرم.
وقتی حتی یه لبخند محو هم میزنی خیلی خوشگلتر میشی :) چشمات یعنی وقتی میخندی خیلی خوشگل میشه :)
خیلی مود خوبی داشتما
ولی آدما روی هم اثر میذارن و خب مودم اومد پایین
کم انرژی شدم
شاید بهتره یه سر برم پیش اون دو نفر
حالا اگه خونهی خودم بود خودم صاحب خودم بودم و لازم نبود توضیح بدم حتی در همین حد اندکش!
نمیدونم دارم چیکار میکنم
جدی جدی تا این ساعت تنها توی این مکان ته کوچه، با این دو نفرم و هنوزم قرار نیس برم خونه!