فاقد عنوان

98

جمعه, ۱ مهر ۱۴۰۱، ۰۵:۲۳ ب.ظ

من کاری به اتفاقای اینروزا ندارم. امیدی هم ندارم که چارتا جوون حریف یه جماعت لاشخور بشن. پس فقط ازش میگذرم. 

حالم خوش نیست. از طرفی فوت مهرشاد که واقعاً نباید رو من اثر میذاشت ولی خیلی دلمو به درد آورد... 

از طرفی احساس تنهایی خودم..

و از طرفی جواب ندادن اون... 

حال روحیم خوب نیست و راهی برای بهتر شدن هم نمی‌بینم.

امروزم یه بار دیگه خواستم شانس مشاوره بدم و این یکی مشاور هم رید. 

ول کن... چه میشه کرد جز ادامه دادن... کی میدونه کی وقت ما میشه که بمیریم... 

  • [جیم،کاف] *°

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی