19
تو قشنگ میخندی و دوست دارم شبهایی رو که برام کتاب میخونی.
آهنگایی که برام میفرستی همشون خیلی قشنگن. سلیقه موسیقی خیلی خوبی داری. آهنگای بیکلام و ناشناخته از نوازندههای شناختهنشده.
کم حرفی و وقتایی که یکم حرف میزنی حس خوبی پیدا میکنم که باعث شدم حرف بزنی. منظورم اینه که کم حرف بودنت جذابه. و نه، تو حوصلهی من رو سر نمیبری. فقط گاهی معذب میشم که من زیادی دارم حرف میزنم و باید یکم سکوت کنم. با این حال، وقتایی که بینمون سکوت برقرار میشه رو دوست دارم.
و وقتایی که پشت تلفن خوابت میبره، حس میکنم تو بغلم خوابت برده یا کنارم خوابیدی و این حس گرم و خوبیه.
جایگاه خاصی نداری تو زندگیم و منم تو زندگی تو؛ و قرار هم نیست که داشته باشیم. من این راه رو بارها اومدم و از حفظم. میدونم خیلی هم زود ممکنه تموم بشه. ولی شاید خوشحالم که باهم فقط دوست شدیم. همین شاید باعث شه مدت بیشتری دوست بمونیم.
اینکه یه کوچولو حسودی کردم، شاید فقط بخاطر اون موقعیت بود. شاید فقط یه خصوصیت باشه. بنظرم همینطور بوده. من نمیتونم و نمیخوام باهات تو اونجور موقعیتایی باشم؛ این فقط یه حسادت دخترونهست و همین.
به هر حال، این تمام چیزیه که در مورد تو اینجا مینویسم. و به محض اینکه تموم بشه، اینو حذف میکنم. شاید خیلی زود. خیلی خیلی زود.
- ۰ نظر
- ۲۶ شهریور ۰۰ ، ۰۸:۵۵